اس ام اس و جوک جدید

سایت جک و خنده - جک ، اس ام اس ، لطیفه ، جکستان ، جک باحال ، عکس ، جک روز ، جک فارسی ، جک خفن ، سایت جک ، جک ایرانی ، جک خنده د

اس ام اس و جوک جدید

سایت جک و خنده - جک ، اس ام اس ، لطیفه ، جکستان ، جک باحال ، عکس ، جک روز ، جک فارسی ، جک خفن ، سایت جک ، جک ایرانی ، جک خنده د

جوک های بسیار با حال و خنده دار

جوک های بسیار با حال و خنده دار


عربه با دو تا خیار در دست میره توی یک بقالی، میگه:حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. عربه میگه: پس ولک بی زحمت این دوتا رو هم بشور!
………………………………………….………………………………………….
سیاه پوسته میچوسه ، زنش تا یک هفته دوده پاک میکرده
………………………………………….………………………………………….
یه ندید بدید میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. آقا با کلاسه هم رو کمربندش یه پرچم میزنه : به زودی دراین مکان یک عدد موبایل افتتاح خواهد شد
………………………………………….………………………………………….
یه عاشقی از طبقه صدم یه ساختمون می‌پره پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت
………………………………………….………………………………………….
یه مردی صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره یک زمینی بخوریم
………………………………………….………………………………………….
یارو سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش کنین ببینم چی میگه
………………………………………….………………………………………….
ترکه میره جزیره آدمخوارا میگیرنش میندازن تو دیگ . میگه : میخواین چکار کنین؟! میگن : ما آدمخواریم میخوایم بخوریمت! ترکه جواب میده : چیه حالا که بخور بخوره ما آدم شدیم؟!!!
………………………………………….………………………………………….
برای لره یه دختر نشون می کنند ... اونم با سنگ می زندش
………………………………………….………………………………………….
از لره می پرسن چرا جواربات یکیش آبیه یکیشم قرمز و لره جواب می ده چه می دونم والله بدبختی یه جفت هم همین جوریش رو توی خونه دارم
………………………………………….………………………………………….
لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسة اول از معلمش می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سرکارش بگذاره، میگه: این چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد میکنه. افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مـــا لـُـــرُم!! افسره یک نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو
………………………………………….………………………………………….
یه کردی میره کتابخونه و از فروشنده سوال می کته:ببخشید آقا شما کتاب کرد دانشمند رو دارید؟ که فروشنده هم جواب می ده :معذرت می خوام آقا ما کتابهای تخیلی نداریم
………………………………………….………………………………………….
ترکه چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: دو تا آرزو بکن. ترکه میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، ترکه یکم میخوره میگه: به به! چقدر خنکه! یکی دیگه از همین بده

جوک حیوانات

جوک حیوانات


سوسکه با ملخ ازدواج می کنه، بچه شون پروانه می شه .
………………………………………….………………………………………….
یه بره با مامان و باباش دعوا می کنه، بعد می ره سر خیابون و داد می زنه: دربست کشتارکاه.
………………………………………….………………………………………….
یه چینی رو دار می زنن، می شه: دارچین.
………………………………………….………………………………………….
از فوتبالیستی می پرسن؟ چرا همیشه قبل از زدن گل می ری حموم؟ یارو می گه: آخه می خوام گل های تمیز بزنم .
………………………………………….………………………………………….
گرگه می ره خونه شنگول، منگول و حبه انگور.
در می زنه و می گه: شنگول، منگول، حبه انگور، در رو باز کنین، منم، مادرتون. پینوکیو در رو باز می کنه و می گه: ببخشین از اینجا رفتن.
………………………………………….………………………………………….
یه نفر می افته تو جوب، مردم درش می آرن
ازش می پرسن؟ سالمی؟ طرف می گه: نه، من جاسمم.
………………………………………….………………………………………….
یه فیله از دست مادرش فرار می کرده، یه مورچه هه می بیندش و بهش می گه: بیا پشتم قایم شو.
………………………………………….………………………………………….
یه خره لنز می ذاره و می ره تو جنگل، همه
حیوون ها نگاش می کنن، می گه: چی یه، مگه آهو ندیدین؟
………………………………………….………………………………………….
یه روز بامشاد با شورت می ره تو خیابون، یه بابایی بهش می گه: چرا با شورت اومدی تو خیابون؟ بامشاد می گه:
وفا داری، وفا داری، به شورت من چیکار داری؟
………………………………………….………………………………………….
یه نفر می خواسته یه ماهی رو خفه کنه، هی سر ماهی رو می کنه زیر آب و در می آره.
………………………………………….………………………………………….
یه مار عاشق مار دیگه می شه، می فهمه شیلنگه

جوک های باحال

جوک های باحال


سیر و پیاز دعوا می کنن، سیر به پیاز می گه : برو گم شو ، بوی بدی داری.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
پیاز و سیر با هم دعوا می کنن، سیر به پیاز
می گه: حیف که سیرم و الا می خوردمت.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
مورچه هه به تنهایی ۲ تا گندم ور می داره، دیسک کمر می گیره.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
می خواستن کچلی را ترور کنن، تو سشوارش بمب کار می ذارن و به شامپوش مواد شیمیایی می ریزن.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
سوسکه مست می کنه و می ره جلوی دم پایی و می گه: بزن، ده بزن دیگه لعنتی !!!
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
مردی می ره لامپ مهتابی بخره، داخل دکونی می شه ولی چون نمی دونست چی بگه، می گه: ببخشین حاج آقا، لطفا ۱ متر لامپ بدین !!!
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
اگه حیوونا قرار بود شغلی انتخاب کنن، حتما وال ملوان، گورخر زندانی، لک لک شالی کار، دارکوب نجار، زنبورعسل قناد، بلبل خواننده، کرم ابریشم بافنده، میمون بندباز و کبوتر پستچی می شدند.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
طرف می ره و در یخچال رو باز می کنه و می بینه: ژله هه داره مثل بید می لرزه، بهش می گه: نترس میخوام پنیر بخورم.
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
تو سر یه ترکه کاغذ می خوره در جا می میره ، کاغذ رو بار می کنند می بینند توش نوشته شده آجر
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
زن: اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمی‌بینی! مرد: برای چی؟ زن: واسه اینکه چشمهاتو درمی‌آورم!
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
مرد: قسم می‌خوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم!
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
دیوانه اولی: ببینم، مگه تو کری که جواب سلام منو نمی‌دی؟! دیوانه دومی: نه اون احمد داداشمه که کره، من لالم!
_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _ 
احمق کسی است که به همه چیز اطمینان کامل داشته باشد. مطمئنی؟ صددرصد!

جوک جوک جوک جوک

جوک جوک جوک جوک

دو دیوانه با هم گفتگو می‌کردند. اولی: اگر گفتی فرق کلاغ چیه؟ دومی: خوب معلومه! این بالش از اون بالش مساوی‌تره!
………………………………………….………………………………………….
چرا با جوراب خوابیدی؟ آخه اینطوری راحت‌تر می‌خوابم! واسه چی؟ واسه اینکه دیشب با کفش خوابیدم، خوابم نبرد!
………………………………………….………………………………………….
بچه‌ای از پدرس پرسید: فرق تفنگ و مسلسل چیست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتی من و مادرت حرف می‌زنیم بیا گوش کن. آن وقت می‌فهمی فرقش چیه!
………………………………………….………………………………………….
معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، می‌گوید: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته!
………………………………………….………………………………………….
راستی فهمیدی دیشب خانه ما دزد آمد و الان دزده تو بیمارستانه؟ نه مگه چطور شد؟ هیچی، زنم فکر کرد، که دیر اومدم خونه!
………………………………………….………………………………………….
ترکه می‌ره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین!
………………………………………….………………………………………….
ترکه عینکش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گیج رفت، نزدیک بود بیفته!
………………………………………….………………………………………….
ترکه خبر داغ می‌شنود، گوشش می‌سوزد!
………………………………………….………………………………………….
دوتا پسر حوصله‌شان سر رفته بود. یکی از آنها گفت: بیا شیر یا خط بیندازیم. اگر شیر شد میریم دوچرخه سواری، اگر خط شد میریم ماهواره نگاه می‌کنیم و اگر سکه روی لبه‌اش ایستاد میریم درس می‌خونیم!
………………………………………….………………………………………….
لره داشته پشت بوم خونش رو آسفالت میکرده،‌ آسفالت زیاد میاره،‌ سرعت گیر میذاره!

ترکه می‌رسه، می‌خورنش.
………………………………………….………………………………………….
مرد: بازهم که پارچه خریدی؟ زن: می‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: این که چهار متر پارچه است؟ زن با بقیه‏اش هم برای خودم یه پیرهن می‏دوزم
………………………………………….………………………………………….
آرنولد میره آبادان، همون شب اول آبادانیه تو خیابون بهش گیر میده که: ولک تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خیابون دیدی بهم سلام کن! خلاصه اونقدر التماس میکنه، تا آخر آرنولد قبول میکنه. فرداش آبادانیه داشته با دو سه تا از رفیقاش تو خیابون ‌چرخ میزده، یهو ارنولد میاد میگه: سلام عبود! آبادانیه میگه: اَاه‌ه‌ ... باز این سیریش اومد!
………………………………………….………………………………………….
باباهه (حواسش نبوده که کلاهش سرشه) به بچه‌اش می‌گه برو کلاه منو بیار. بچه می‌گه: بابا کلاهت که رو سرته! باباهه می‌گه: اه...پس...نمی‌خواد بری بیاریش!
………………………………………….………………………………………….
بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن میمیره، علی میره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه می‌گه: هر کلمه هزار تومان، برای تاریخ و امضا هم پول نمی‌گیریم. علی می‌گه بنویس: بهمن تیر خرداد مرداد !

اصفهانیه موز می‌خوره معده‌اش تعجب می کنه !

اسمس های غمناک عاشقانه

به نام کسی که یادش در بهار من ، نامش در اندیشه من ، عشقش در قلب من ، کلامش در دفتر من ، دیدارش آرزوی من است


———————–
زندگی حکمت اوست…
زندگی دفتری از خاطره هاست…
چند برگی را تو ورق خواهی زد…
ما بقی را قسمت …


———————–وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم، وقتی پیداش کردیم دنبال عیب هاش می گردیم
وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم…
و باز تنهاییم …


———————–
همیشه گورستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای دوستانت بساز


———————–
برای داشتن چیزی که تا به حال نداشتی
کسی باش که تا به حال نبودی

———————–
هرگاه شادم یاد تو غمگینیم می کند. هرگاه غمگینیم یاد تو شادم می کند
پس هر دو را دوست دارم چون حکایت از تو می کند…


———————–
غم هایت را بر روی شن بنویس تا باد آن را با خود ببرد
شادیهایت را بر روی سنگ بنویس تا برای همیشه باقی بماند…


———————–
داشتم اشک هایم را روی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل می کردم ، خاطرم آمد شاید دلتنگ خنده هایم باشی
ببخش اگر این روز ها عشق با گریستن اثبات می شود …


———————–عشق درد سری است که باید برای فراموش کردن ان عشق تازه ای را پیدا کرد

———————–
چشم هایت وقتی دروغ می گویی زیبا تر می شوند
اگر می خواهی زیبا ترین باشی همیشه به من بگو دوستت دارم ….