شنبه
زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالی را خواهیم گذراند. یک هفته تنها . عالیه. اول از همه باید یک برنامه هفتگی درست و حسابی تنظیم کنم. اینطوری میدونم که چه ساعتی باید از خواب بیدار بشم و چه مدتی را در رختخواب و چقدر وقت برای پختن غذا توی آشپزخانه صرف میکنم. همه چیز را به خوبی محاسبه کرده ام. وقت برای شستن ظرفها، مرتب کردن خانه و خرید کردن و همه روی کاغذ نوشته شده است. چقدر هم وقت آزاد برایم میماند. چرا زنها آنقدر از دست این کارهای جزیی و ساده شکایت دارند. درحالی که به این راحتی همه را میشود انجام داد . فقط به یک برنامه ریزی صحیح احتیاج است. برای شام هم من و پسرم استیک داریم. پس رومیزی قشنگی پهن کردم و بشقابهای قشنگی چیدم و شمع و یک دسته گل رز روی میز نهادم تا محیطی صمیمانه به وجود آورم. مدتها بود که آنقدر احساس راحتی نکرده بودم.
ادامه مطلب ...
کدام را سوار می کنی
ک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود:
شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند، یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم یا آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید.
____________________________
پیش از اینکه ادامه حکایت را بخوانید شما نیز کمی فکر کنید
____________________________
مسافر
جهانگردی آمریکایی به قاهره رفت تا روحانی معروفی را زیارت کند.
جهانگرد با کمال تعجب دید که روحانی در اتاق بسیار ساده ای زندگی می کند.
اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن چیزی دیده نمی شد.
جهانگرد پرسید: لوازمتان کجاست؟
روحانی گفت: مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت: اما من اینجا مسافرم.
روجانی گفت: منم همینطور.
اس ام اس سرکاری جدید و فوق العاده خنده دار
خدا رو شکر ، امتحانا تموم شد
براتون یه عالمه اس ام اس خنده دار و جدید ناب گذاشتم تا حالشو ببرید
روز تقسیم غم عشق ، خورده این قرعه به نامم /
من بشم خمار عشق و تو بریزی می به جامم /
اون روزی که ذات یزدان به همه عقل و عطا کرد /
من و مجنون آفرید و به غم تو مبتلا کرد .
&&&&&
گرچه ما خوابیده اندر سایه ایم / در رفاقت تا قیامت پایه ایم ...
&&&&&
بیان نامرادیهاست اینهایی که من گویم ، سخن گویم بگویم عاشقم ،بی همدمم
دیوانه ام مستم ، نمی دانم کدامین حال و روز خویشتن گویم .
&&&&&
در سکوت دادگاه سرنوشت عشق بر ما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دلداده ها از هم جدا وای بر این حکم و این قانون زشت .
&&&&&
خدایا یاریم کن اگر روزی ، جایی ، چیزی را شکستم دل نباشد ...
&&&&&