یکی پرسید: "اگر آید اوباما / کجا اوّل رود , برگو تو با ما؟!"
بدو گفتم که باراک اهل ریسک نیس / بدون هیلاری اون هیچ جایی نیس
ولی من کشف کردم مقصدش را / کنون گویم در اینجا بی محابا
نه پیش تو بیاید خواستگاری / نه پیش من برای پاچه خواری !
به جایی بی گمان میره اوباما / که باشه در حد لویی زیانا !
به شیراز و به کرمان و به تبریز / به قزوین و به سمنان و به مهریز
به دریای خزر بهر حال و حول / که در آبش کند یکم ول و وول !
وز آنجا هم به شوق نفت بدبو / به خرّمشهر و آبادان رود او!
به عشق کیک زرد و آب سنگین / نطنز و اصفهان هم میرود این!
پس از آن شهر تهران مقصد اوست / برای دیدن احمدی و بوس !
تعجب میکند باراک در اینجا / که بیشتر از نیویورکند فشن ها !
اوباما با خودش میگه چه جایی / چقدر خر بودم هیلاری کجایی؟
که از اول نبودم من با این ها / دیگه پاتوق من هستش در اینجا !
دیگه اسراییلو میکنمش شوت / غذای رسمی ما هم ، آبگوشت !!!