اس ام اس و جوک جدید

سایت جک و خنده - جک ، اس ام اس ، لطیفه ، جکستان ، جک باحال ، عکس ، جک روز ، جک فارسی ، جک خفن ، سایت جک ، جک ایرانی ، جک خنده د

اس ام اس و جوک جدید

سایت جک و خنده - جک ، اس ام اس ، لطیفه ، جکستان ، جک باحال ، عکس ، جک روز ، جک فارسی ، جک خفن ، سایت جک ، جک ایرانی ، جک خنده د

اس ام اس بسیار زیبای عشقولانه و عاشقی مرداد ماه 1389

دیگه برنمی گردم ، میرم واسه همیشه / خیلی عذابم دادی ، خونمو کردی تو شیشه.

*****************************

گریه کردن را دوست دارم چون تنها راه ابراز عشق  ابر سیاه به گل سرخ است.

**************************** 

گریه کردن را دوست دارم چون تنها راه ابراز عشق ابر سیاه به گل سرخ است.

**************************** 

وقتی تنها شدم ؛ فهمیدم قصه ی مادربزرگها درست بود: همیشه یکی بود یکی نبود.

***************************

اس ام اس و پیامک های سرکاری داغ و جدید مرداد ماه

اگر به تیپ خود اهمیت میدهید

اگر به دنبال لباس زیبا برای خود هستید

اگر شیک پوشی را دوست دارید …

با ما تماس بگیرید.

صنف پالان دوزان پایتخت

*****

اگه به دعا برای مریض ها اعتقاد داری ..

تو هم این اس ام اس رو مث من واسه ۷ تا مریض روانی مث خودت بفرست

.

*****

کاشکی علم اونقدر پیشرفت کرده بود که می تونستم از همین جا

بوسیله اس ام اس شصت پامو بکنم تو چشات! عزیزم!

*****

@#@#$^%&^&

!@#$$%@#$%^&^

!#@#!#$!^#$@&%*^

^$%^#%$#$%@$#@

اینو واست فرستادم مشغول شی ..اول صبحی این قدر دست تو دماغت نکنی

*****

اس ام اس های عاشقانه بسیار زیبا و دسته اول مرداد ماه 1389

اس ام اس های عاشقانه بسیار زیبا و دسته اول مرداد ماه 1389

اس ام اس عاشقانه ، عشق ، لاو , Love ,  

گفتمش همدم شبهایم کو ؟ عکس رخساره ماهش داد

گفتمش بی تو چه می باید کرد ؟ یادگاری تاری از زلفش داد

وقت رفتن همه رو می نگریست ، به من انتظار سر راهش داد . . . 

غم داشتن بخشی از زندگیست ولی غمخوار نداشتن عذاب زندگیست

غمخوارتم رفیق 

 


یه پیامی میفرستم به امید پیام تو / نه اینکه بخونی و بگی بی خیال تو ! 

  


یادته زیر گنبد کبود ، تو بودی و کلی آدمای حسود ؟

تقصیر همون حسوداست که حالا ، هستی ما شده یکی بود یکی نبود . . .

ادامه مطلب ...

اس ام اس نیمه شعبان

اس ام اس نیمه شعبان

sms-jok.royablog

 

 

 

 

 

 


گفتم که خدا مرا مرادی بفرست

توفان زده‏ ام مرا نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه یا مهدی

نذر گل نرگس صلواتی بفرست

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  
در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته


زهی خجسته زمانی که یار باز آید

به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید

اگر فدای امام زمان نخواهد شد

ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد

ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت

صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  
شاید آن روز که سهراب نوشت:

"تا شقایق هست زندگی باید کرد"

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت

باید اینگونه نوشت:

هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس

زندگی بی مهدی

زندگی با غم‏هاست

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  


اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بیدار شویم نمازمان قضاست...

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  


ای مدنی‏برقع و مکی نقاب

سایه‏نشین، چند بود آفتاب

منتظران را به‏لب آمد نفس

ای ز تو فریاد به فریاد رس

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  

از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،

پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار،
از غیبت تا ظهور

  * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *  
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی !
عجیب تر آن که چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه کوششی ، نه ت
فقط نشسته و گفتیم :
خدا کند که بیایی

ادامه مطلب ...

جوک های بامزه و خنده دار

جوک های بامزه و خنده دار

یارو میره تو یک قهوه‌خونه، به قهوه‌چی میگه: داش حال میکنی یک جک لری بگم؟! قهوه‌چیه میگه: ببین ولک، من خودم لرم، این یارو هم که کنار دستت نشسته هم لره، درضمن قهرمان کشتیه. اونی که رو میز سمت چپ نشسته هم لره، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز میخوای جک لری تعریف کنی؟! یارو میگه: نه والله، حوصله ندارم سه بار توضیح بدم
………………………………………….………………………………………….
سه تا خنگ رفته بودن ایستگاه راه‌آهن، تا میرسن تو یهو قطار حرکت میکنه، اینها هم میگذارن دنبال قطار حالا ندو کی بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختی، یکیشون میرسه به قطار و میپره بالا و دستشو دراز میکنه دومی رو هم سوار میکنه، ولی سومی بندة خدا هرچی میدوه نمیرسه. خلاصه خسته و کوفته برمیگرده تو ایستگاه، یک بابایی بهش میگه: آقاجان چرا اینقدر خودتونو خسته کردید؟ قطار بعدی نیم ساعت دیگه حرکت میکنه، وامیستادید با اون میرفتید. ترکه نفس زنان میگه: منم نمیدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفیقام اومده بودن بدرقم
………………………………………….………………………………………….
به آبادانیه خبر میدن که بابات مرده، میگه: آخ جون... از فردا تریپ مشکی با عینک دودی
………………………………………….………………………………………….
تو یک شهر حکومت نظامی بوده، یارو سروانه به سربازش میگه که تو اینجا کشیک بده، از هفت شب به بعد هرکسی رو خیابون دیدی در جا بزنش. حرفش که تموم میشه، تا میاد بره سوار ماشینش شه، میبینه صدای گلوله اومد. برمیگرده میبینه سربازه زده یک بدبختی رو کشته! داد میزنه: احمق! الان که تازه ساعت پنج بعد از ظهره! سربازه میگه: ایلده قربان این یک آدرسی پرسید که عمراٌ تا ساعت نه شب هم پیداش نمیکرد
………………………………………….………………………………………….
یکی میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درخته ؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ همون یکی میگه بخاری! یارو کف می‌کنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درخته ؟ باز هم همون یکی میگه: بخاریِه خودمه دوست دارم بگذارمش بالای درخت
………………………………………….………………………………………….
سیگاریه میره لباس فروشی،‌ میگه:‌ ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه:‌بله. طرف میگه: بی‌زحمت دونخ بدین
………………………………………….………………………………………….
ترکـــــه با چند تا فـــــارس نشسته بودن داشتن جوک می‌گفتن، فارسا برای ترکا جک میگن، نوبت ترکه که میشه،‌ تا میاد بگه: یه روز یه فارسی... همه بهش میگن بشین بابا نمیخواد بگی! دوباره یه دور میزنه میرسه به ترکه، باز تا میاد بگه: یه روز یه فارسی... میپرن وسط حرفش، نمیذارن بگه. بار بعد که نوبت میرسه به ترکه، میگه: یه روز یه ترکه داشته میرفته با سر میخوره زمین! همه فارسا میخندن بعد ترکه میگه: ‌ولی وقتی بلندش میکنن میبینن فارس بوده
………………………………………….………………………………………….
لره توی اتوبوسِ تهران-خرم‌آباد نشسته بوده، میره به راننده میگه: آقای راننده واسه کی داری رانندگی می‌کنی؟! اینا که همه خوابن
………………………………………….………………………………………….
یه دانشمنده مثل من یه تیکه یخ گرفته بوده بالا، ‌داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه می‌کرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ طرف میگه: ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه
………………………………………….………………………………………….
زن ترکه دو قلو میزاد،‌ ترکه میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،‌ به یارو میگه:‌ حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!